گل پسر
من یک سال و یک ماهم شده، که به گفته مامان ماه ماه شدم،قدم بلندتر و وزنم زیادتر،درکل از نی نی بودن خارج شدم ولی شیطنتام هم روز به روز داره زیادتر میشه. این روزا عادت به قند خوردن کردم که مادر جون داره سعی میکنه با ترسوندنم از چایی که من بهش میگم "بووه" یا "داخ " این عادتمو ترک بده. هر چیزی که میبینم با انگشتم بهش اشاره میکنم و میگم "اوه" تا اینکه مامان و بابا برام بگن اون چیه. در حال حاضر من از چیزای داغ و موتورسواری میترسم و راستی من عاشق پرتاب کردن وسایل هستم، هر چیزی که دستم بیاد بعد از اینکه یه کم باهاش بازی کردم اونو فوری پرت میکنم ولی خداییش پرتابم خیلی خوبه. این روزا سرگرمی من بازی کردن با ظرفای مادر جون و ما...